حرف آخرم:مني که هيکل بزرگ و زور زيادي دارم بايد چون زورم زياده بزنم همه رو له کنم؟فکر نکنيد شهوت يا غريزه ندارم.خيلي هم زياده ولي در درونم حسي است که ميگه خدا کنارمه و منو نگاه ميکنه و من خجالت ميکشم گناه کنم چون کارهام رو زير نظر داره و اگه گناه کنم محبتش از دلم ميره و ايمان رو از دلم ميگيره اينو تجربه کردم.
اون دختري هم که خوشگله بايد حتما بره هرزگي و گناه کنه؟آخه ما انسانيم و خدا روحش را در ما دميده.چرا زندگيمون رو به چيزهاي سبک گره بزنيم.واقعا خيلي مسخره هست که به جوراب و نميدونم اين چيزا دل ببنديم.اصلا چه معني داره ي آدم به خاطر پاي زن به خاک بيفته و اونو بليسه؟حيونات هم اين کارو نميکنند.درجه ي انسانيت هم به ذلت تبديل ميشه.به اين کار بنده ها خدا هم مات مانده.