من اهميت کسي رو نميخوام.من ي رفيق بي کلک دارم اونم خداست.امثال تو بايد خاک توي سرت بريزي که با طرز تفکر ديگران و براي ديگران زندگي ميکني.
من 1هفته ديگه دانشگاهم تموم ميشه و کلي کار دارم اينم که شبها نظراتي ميدم فقط محض سرگرمي و استراحته.
تو برو خاکستر رو سرت بريز که همش توي وبلاگي؟هههههه.
اينم بگم من آدم اجتماعي هستم و دوستاني دارم و داشتم.ي پسر عمه دارم که زيباست و مثل دختره و با هرکسي دوست نميشه.ي بار توي خونه تنها بوديم که شلوارشو در آورد و مثل جنيفر سفيد و بزرگ بودو ميخواست من بکنمش.منم ي سيلي محکم بهش زدم و در آخر مامانش از من ناراحت شد.خلاصه شدم آش نخورده و دهن سوخته.ميتونستم بکنم اما نکردم.چون خودم رو شيعه مهدي ميدونم.
اي حاط.مردان بزرگي به جنگ رفتن وشهيدشدن.بچه 13ساله با نارنجک رفت زير تانگ و تفاله هايي مثل تو مملکت رو نجس کردن.
جوراب دوست ناز.فش هاتم مثل خودت نازه.ببينم چن سالته؟
تو اگه خالق رو در نظر ميگرفتي هرگز پاي نامحرم رو ليس نميزدي...شايدم پاهاي مامانت يا خواهرت رو ليس زدي؟گزينه ي دوم خيلي احتمال داره چون خودت در نظرات پايين به اسم يکي ديگه حرفه دلت رو گفتي...
شما فارس ها(تهروني ها)خيلي بي غريت تشريف دارين و اگه مجبور بشين زن و بچه و مادر و خواهرتون رو هم ميفروشيد.حقيقت غير قابل انکار.هر وقت من تهرون ميام ي جوري ميشم.مردم لوس و بامزن اما بي غيرت.ولي دوس داشتي هستين.اما تبريز شهر بهترين هاست و حرمت ناموس از قرآن هم واجب تره.
شايد حالت بهم بخوره از حرفام ولي تصور کن يکي با خواهرت پابوسي کنه چه حالي ميشي؟معلومه که به کيرت هم مهم ني.چون بي غيرتي.هرکس به ناموس ديگري نگاه کند به ناموسش نگاه ميکنن و تمام.
ياشاسين آذربايجان
علي اقا
باهات موافقم.......ولي يارو داره خيلي ادا تنگارو درمياره که ازخاندانه پيغمبره اگه بچلونيش اندازه وزنش چرکو گناه ميرزه....نميخوام کلاس بزارم ولي خودم از اونا مذهبي ترم ولي نميتونم جورابو ترک کنم نميتونم
زندگي يعني جوراب شيشه